تیموریان ،مغولان و اعراب اگر چه از این فرهنگ کهن بهره ای نداشتند لاجرم به علت قدرت جذبه تمدن ایرانی،شیفته فرهنگ و هنر این مرز وبوم شدند و بعد ها خود به ترویج آن هنر پرداختند.
دوران سلجوقیان سرزمین ایران در اوج قله هنر بود. در دیگر دوران اسلامی نیز ایرانیان مبتکر بسیاری از علوم و فنون و همچنین هنرهای بی بدیل بودند.
هنرمندان ایرانی در زمینه هنر از طلایه داران حرکتی بودند که یکی از زیرمجموعه های بی بدیل و ماندگار آن
هنر میناسازی است. هنری که می تواند به عنوان هویت و شناسنامه فرهنگی نسل حال و آینده منتقل شود، هنری که در بعضی از کتب ، سابقه آن را ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد می دانند. اما محققینی نظیر پرفسور آرتور آبهام پوپ سابقه آن را در ایران، هزاره اول پیش از میلاد می داند و آقای علی نقی وزیری در کتاب تاریخ عمومی هنرهای معاصر تا قبل از اسلام می نویسد، که یکی از آثار مینایی که اکنون در موزه آرمیتاژ موجود است، کتیبه ایی به نام محمدبن عبدالوحید هراتی به تاریخ ۵۵۹ هجری قمری است. این اثر یکی از باارزشترین آثار میناکاری ایرانیان است.
لیوپرونستین و آروین مرگولیس معتقدندکه سابقه این هنر در ایران به زمان اشکانیان و ساسانیان می رسد. ولی استفاده از آن در آغاز اسلام تا پیش از حکومت ایلخانان مغول برای ما روشن نیست البته هرچند نمونه های نادری از میناکاری از هزاره اول پیش از میلاد وجود دارد، اما در ساخته های کشف شده نشان از شکوه و اعتلای این هنر چه پیش از اسلام و په بعد از آن را دارد بخصوص در دوره سلجوقیان به دلیل جهش چشمگیری که در تمام هنرها بویژه میناکاری به وجود آمد، این هنر از رونق خاصی برخوردار شد.
هنر میناکاری را می توان یکی از اختراعات خلاق بشر دانست، زیرا این هنر شامل فعل و انفعالات شیمیایی پیچیده ایی است. بنابراین می توان  هنر میناسازی را هنر آزمایشگاهی نیز دانست. این هنر در زمان تسلط مغولان نیز ادامه داشت و فقط تغییراتی در طراحی نقوش بر اساس زندگی روزمره بوجود آمد همچنین نمونه های این هنر از عهد صفویه در موزه ایران باستان وجود دارد که نشان از گرایش هنر آن عصر است. در این دوره بیشتر نقاشی های میناکاری شامل گل و بوته بوده که بر روی ظروف مینا تجلی می کرد.
یکی از نمونه های مینای این زمان،که توسط ژان شاردن جهانگرد مشهور فرانسوی توصیف شده است، قطعه مینایی از کارهای هنرمندان اصفهانی مشتمل بر طرحی از پرندگان و حیوانات در زمینه گل و بوته و رنگ آبی کمرنگ، سبز، زرد و قرمز.
البته پس از دوران صفویه ، اصفهان تقریبا به صورت یک مرکز عمده میناکاری باقی ماند و علاوه بر این در شهرهایی همچون ری، طوس و کاشان نیز به دلیل وجود معادن کاؤلین هنر میناکاری رواج بهتری نسبت به دیگر شهرها پیدا کرد. علاوه بر این در موصل،قسمتی از عراق و دمشق نیز هنر میناکاری رواج داشت و حتی در زمان سلجوقیان،موصل مرکز تهیه ظروف برنجی و میناکاری محسوب می شد.
از جمله محصولات آن آفتابه نقره میناکاری شده متعلق به سال ۷۶۳ ه ق که به امضای موصلی ساخته شده و اکنون در موزه متروپولیتین نگهداری می شود که نشان از رونق این هنر در آن عصردارد.
برگرفته شده از کتاب هنر مینا نوشته غلامعلی فیض اللهی